واژهی فینتک هیچ تعریف رسمیای ندارد و اساساً شامل استفاده قابلتوجه از فناوری محاسبه برای توسعهی فرآیندها در صنعت خدمات مالی است.
بعضی از مثالهای فینتک شامل موارد زیر است:
- پرداخت الکترونیکی: سیستم پرداخت الکترونیکی با محبوبیت روزافزون اینترنت محبوبیت بیشتری پیداکرده است. این امکان که گاهی به آن بانکداری آنلاین هم گفته میشود شامل بانکها و ارائهدهندگان تکنولوژی مانند درگاههای آنلاین است. پرداختهای الکترونیکی امکان انتقال وجه ایمن از طریق اینترنت از یک حساب به حساب دیگر را فراهم کرده است. پرداخت الکترونیکی یکی از اولین نمونههای استفاده از فناوری در بخش مالی است. از رزرو بلیت گرفته تا پرداخت قبضهای ماهانه از طریق همین فناوری انجام میشود.
- پذیرهنویسی اعتبار مبتنی بر الگوریتم: این نوع پذیرهنویسی پس از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۹ زمانی که مؤسسات مالی بزرگ مجبور شدند روشهای تعیین ریسک برای هر وام خاص را بازبینی کنند، آغاز شد. پذیرهنویسی اعتباری مبتنی بر الگوریتم چیزی بیش از اجازه دادن به کامپیوتر برای تجزیه و تحلیل ریسک یک وام خاص نیست. با رواج بازارهای وام، الگوریتمهایی که وامها را ارزیابی میکردند نیز موردپذیرش قرار گرفتند. پذیرهنویسی مبتنی بر الگوریتم قرار است نسبت به تصمیمگیری بشر ارزانتر و سازگارتر و البته کمتر انتزاعی باشد.
- تجزیه و تحلیل برای بیمه از طریق اینترنت اشیا: اگر در نظر بگیریم بخش مالی در پذیرش فناوری کند عمل کرده است باید بگوییم صنعت بیمه عقبمانده است. بااینحال اوضاع در حال تغییر است و در حال حاضر شرکتهای بیمه در ایالاتمتحده از سنسورهایی برای تعیین نوع رانندگی افراد استفاده میکنند و نتایج آن را در تعیین بیمهی خودرو به کار میبندند.
همچنین به شکل مشابهی میتوان از اینترنت اشیا کمک گرفت و دستگاههایی مانند یک مچبند را برای بیمه زندگی و درمان به کاربرد. این به این معنی است که پذیرهنویسی و قیمتها اولیه ماهیت پویایی دارند و تغییرات آنها براثر دادههای قابلمشاهده است.
- امتیازدهی اجتماعی: امتیازدهی اجتماعی بهطورکلی از شبکههای اجتماعی برای ارزیابی ریسک اعتبار افراد استفاده میکند. مجموعه دادههای سنتی مانند درآمد و بدهی تنها بخشی از تصویر را ارائه میدهد و شبکههای اجتماعی میتوانند برای ارزیابی بهتر ریسکهای مربوط به اعطای وام استفاده کرد. شرکتهای فینتک کمسابقه از امتیازدهی اجتماعی برای تکمیل چکهای پشتیبان استاندارد خود استفاده میکنند یا آن را برای بررسی پروندههای غیر بانکی که اطلاعات زیادی از آنها وجود ندارد به کار میبرند.
- بیت کوین و بلاک چین: افراد زیادی به بیت کوین و فناوری آن، که به نام بلاک چین شناخته میشود با دیدهی شک نگاه میکنند. بااینحال عدهای هم معتقدند بیت کوین و بلاک چین یکی از مهمترین پیشرفتهایی هستند که در اکوسیستم فینتک اتفاق افتادهاند. گرچه نمود فعلی این فناوری بیعیب و نقص نیست اما دستاوردی که پیش رو دارد بسیار فوقالعاده است. پول دیجیتال غیرمتمرکزی مانند بیت کوین و فناوری پایگاه دادهای مانند بلاک چین که همهی سوابق را حفظ میکند در کنار هم تصویری از پول در آینده به دست میدهند. امروزه در نقاط مختلف جهان از استفاده از این فناوری برای جلوگیری از جعل و تقلب صحبت میشود.
- مارکت پلیسهای وامدهی همتا به همتا (P2P): با شکلگیری اقتصاد اشتراکی شکل جدیدی از وامدهی در قالب وامهای همتا به همتا شکلگرفته است. سایتهای P2P با اتصال وامدهندگان به وامگیرندگان بستری را ایجاد کردهاند که این کار را ممکن کرده است. این سایتها به کمک تکنولوژی اعتبار وامدهنده را میسنجد، ریسک وام را تعیین میکند و وامگیرنده را تجزیه و تحلیل میکند. تمام این فعالیتها درنهایت به ساده شدن معامله ختم میشود.
- برنامهریزی مالی مبتنی بر هوش مصنوعی: وقتی برنامهریزی مالی از سوی یک فرد انجام میشود همیشه بازتابی از ذهنیت شخص در آن وجود دارد. از طرف دیگر نوعی عدم تقارن در اطلاعاتی که در دسترس یک برنامهریز مالی قرار دارد ممکن است قضاوت او را مختل کند. برای رفع این نوع مشکلات، برنامهریزی مالی به هوش مصنوعی سپردهشده است. هوش مصنوعی به شکل تأثیرگذاری رویدادهای مختلف در سطح جهان و عواقب احتمالی آنها برای بازار بورس و اوراق بهادار را بررسی میکند و در ادامه بر اساس اهداف مالی کاربر نوعی نقشه ترسیم میکنند. این مشاوران رباتی به شکل گستردهای جایگاه خود را در بازار مالی پیداکردهاند و استفاده از فناوری را مهیجتر از گذشته کردهاند.
همانطور که اهمیت مدیریت حجم بالایی از اطلاعات و تجزیه و تحلیل در کمترین زمان در حال افزایش است، از فناوری در موارد بسیار زیادی کمک گرفته میشود. از میان موارد دیگری که در حوزه فینتک قرار میگیرند میتوان به الگوریتمهای مدیریت ثروت، پرداخت Tap and Pay و جابجایی پول از طریق مرزها اشاره کرد که فناوریهای درحالتوسعه بهحساب میآیند.
اما چه چیزهایی فینتک نیستند؟
- ایجاد مشتری بالقوه (Lead generation):
ایجاد مشتری بالقوه شامل جمعآوری اطلاعات از فعالیتهای بازاریابی و فعالیتهای وابسته به آن و بعدازآن تلاش برای استفاده از مشتریان احتمالی است. ایجاد مشتری بالقوه از گذشته تاکنون بخشی جداییناپذیر از صنعت مالی بوده است اما فینتک نیست. این روشی است که از طرف بخش بانکی و بیمه به شکل گستردهای برای عرضهی محصولاتشان استفادهشده است.
از کارتهای اعتباری تا انواع ضمانتنامههای بانکی، ایجاد مشتری بالقوه برای کمک به فروش به کار گرفتهشده است و تنها بخشی از قیف فروش و بازاریابی است، نه فناوری مالی
- سایتهای مقایسه
با افزایش تعداد خدمات و محصولات مالی و البته افزایش پیچیدگی آنها وبسایتهایی به وجود آمدهاند که محصولات مشابه را با یکدیگر مقایسه کرده و به کاربران کمک میکنند بهترین انتخاب را برای خودشان داشته باشند. آنها مانند موتورهای جستوجو عمل میکنند و اینترنت را به دنبال اطلاعات میگردند و سپس نتایج را بر اساس یک منطق ساده نمایش میدهند.
- نمونههای دیگری از فعالیتهایی که واجد شرایط فینتک نیستند نمایندگی فروش مستقیم و شرکتهای مالی غیر بانکی هستند که آنلاین وام میدهند. اینها صرفاً ابزارهایی برای توسعهی کسبوکارهای اصلی این بیزینسها هستند و استفادهی چشمگیری از تکنولوژی در آنها اتفاق نمیافتد.
فینتک فضایی است که بهسرعت در حال تکامل است و البته هیجان زیادی هم ایجاد کرده است. این فناوری این قابلیت را دارد که کارها را بهتر و سریعتر انجام دهد و فضا را برای خدمات مالی بازتر کند. فناوری تمام زندگی ما را لمس کرده است و البته در صنایع مالی نقش عمیقتری دارد.